من گمان می کردم دوستی4 فصلش همه آراستگیست من چه می دانستم هیبت باد زمستانی هست من چه می دانستم سبزه می پژمرد از بی آبی سبزه یخ می زند از سردی دی من چه می دانستم دل هر کس دل نیست قلبها آهن و سنگ قلبها بی خبر از عاطفه اند من چه می دانستم....
گفت : فرق رویا با آرزو چیست ؟
گفتم : آرزو یک حقیقت نزدیک است ولی رویا یک آرزوی شیرین دست نیافتنی !
گفت من رویا هستم یا آرزو ؟
گفتم رویایی که به حقیقت پیوستن آن یک آرزوی شیرین است !
|